جدول جو
جدول جو

معنی وجهی اصفهانی - جستجوی لغت در جدول جو

وجهی اصفهانی
(وَ یِ اِ فَ)
از شاعران صوفی مشرب است که بیشتر به رباعی می پردازد. او راست:
می گفتم عشق و می ندانستم چیست
می گفتم یار و می ندانستم کیست
گر یار این است کی توان بی او بود
ور عشق این است چون توان با او زیست.
دی پیر مغان آتش صحبت افروخت
ایمان مرا دید و دلش بر من سوخت
از دامن کفر رقعه واری ببرید
آورد و بر آستین ایمانم دوخت.
(مجمع الخواص 303)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ یِ اِ فَ)
مؤلف صبح گلشن آرد: ’نجمی منجم اصفهانی در علم نجوم دستگاهی کامل داشت و نظر توجه بر نجوم سپهر فکر نیز میگماشت’. او راست:
در پیش دوست تحفۀ جان بس محقر است
در خاک پای یار سر از خاک کمتر است
مشکل که روز حشر برآرم ز خاک سر
از بس که در فراق توام خاک بر سر است.
(از تذکرۀ صبح گلشن ص 509) (قاموس الاعلام ج 6)
لغت نامه دهخدا
(یِ اِ فَ)
خلف میرزا جعفر غیرت اصفهانی شاعری که در قرن سیزدهم میزیسته است. (از فرهنگ سخنوران دکتر خیامپور)
مصطفی معظم فرزند علیرضا از شاعران قرن سیزدهم و چهاردهم. (از فرهنگ سخنوران دکتر خیامپور)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
اصفهانی. محمدابراهیم مشهور به قصاب. متوفای 1226 هجری قمری از گویندگان اصفهان بود. بیت زیر از اوست:
تا کی بود به حسرت چشمم به راه ماهی
یارب مباد هرگز چشم کسی به راهی.
(از قاموس الاعلام ترکی) (فرهنگ سخنوران).
رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود
لغت نامه دهخدا